در انتظار معجــــــــــزه

ختم بارداری و خداحافظی باهات

1396/11/15 15:07
نویسنده : یه منتظر
372 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز رفتم سونوگرافی

با هزارتا ارزو و امید که ایندفعه میبینمت و تموم کابوسام تموم میشه

بعد از دو ساعت انتظار بالاخره نوبتم شد و رفتم دراز کشیدم

دکتر اومد و شروع کرد ب نگاه کردن

سعی میکرد دلداری بده و اروم بگه چی شده ولی خودم با دیدن مانیتور متوجه نبودنت شدم

به دکتر گفتم بازم نیست خالیه درسته؟؟

گفت متاسفانه درسته

ساک بارداریم کوچیکتر شده بود و بازم همون 6 هفته ثبت شد درحالیکه من باید هفتهی 9 میبودم و اغاز سه ماهگی

اشکام امونم نمیداد دکتر نمیدونس ارومم کنه یا بقیه سونو رو انجا بده

تندتند نگاه کردو اخرش گفت ختم بارداری

به همین راحتی تموم شد

و من فقط چندهفته طعم مادریو چشیده بودم بعد سالها انتظار

بعد شب و روز انتظار یه ساک خالی حق من نبود

حالم خیلی بده همین الانم به زور تایپ میکنم برات اشکام امون نمیدن

امروز اخرین روزیه که باهمیم و امشب باید برم بیمارستان برای سقط

برای خداحافظی باهات

دیشب بدترین و سخت ترین شب زندگیم بود تا صبح تو خاب گریه و ناله کردم

نمیدونم ازاین به بعد چجوری باید بگزرونم اما اینو میدونم بدترو داغونتر از قبل میشم

قبلا نداشتمت اصلا اما الان داغ موند رو دلم که اومدی و نموندی

تموم اروزهام و امیدم تو دلم مرد ..تموم نقشه هایی که برای اومدنت کشیدم تموم برنامه ریزیام برات همه از بین رفت

همه چی خراب شد اوار شد روسرم

خدا به دلم صبر بده ازامشب که میخام برم بیمارستان بدترین ساعتارو باید بگزرونم بدترین دقایقو باید سر کنم..

ازهمه دوستانی که میخونن التماس دعا دارم واسه ارامش دلم

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان صدرامامان صدرا
15 بهمن 96 15:22
غمناکغمناک