میـ ـ ـ نویـ ـ ـسمـ ـ ـ
مینویسم برای کسی که نیست کسی که باید باشد اما نیست کسی که هنوز نیامده مارا شیفته ی خودش کرده کسی که نبودنش غم بزرگی بر دلم گذاشته کسی که حضور ندارد اما همیشه در همه حال حسش میکنم من با خیالت زندگی میکنم و با بوییدن لباسهایت حضورت را حس میکنم میدانم که روزی میایی روزیکه دور نیست شاید انروز پیرتر شده باشم موهایم سفیدتر از امروز و قدم خمیده تر اما میدانم که میایی ولی نمیدانم کی ؟ ماه هاست برای بودنت لحظه شماری میکنم هر ماه میگم این ماه نشد ماه بعد اما افسوس..... صبح وقتی نور به صورتم میزنه چشمانم را به زور باز میکنم و نگاهی به ساعت میندازم دیگه نزدیکه ظهره ولی نه امیدی هست نه کاری که مرا مجب...
نویسنده :
یه منتظر
17:49