شبت بخیر کوچولوی من..
سلام عزیز مامان الان که برات مینویسم بابایی نیست و تنهام رفته ماشینه باباش یعنی اقاجونتو گاز بزنه اخه خودش خسته بود واسه همین بابایی رفت.
نه عزیزم نمیترسم اول خدا بعدشم توهستی دیگه
عزیزم ببخش امروز کمتر خبرتو گرفتم گفتم که رفته بودم خونه مادرجونم مادر مامانیه من حالا بزرگ بشی میفهمی
خیلی دوست دارن که زودتر بیای عزیزم اخه همش میپرسن مامان نشدی منم میگم فعلا نه مامانم یعنی مادرجونت هم دوست داره زودتر بیای همش خبرتو میگیره عزیز دل مامان بیا زودتر منو از تنهایی در بیار
فردا روز عرفه است البته تو نمیدونی گلم یعنی چی اما روز خیلی خوبیه و یه دعای مخصوص داره منم اون دعارو میخونم تا خدا هم به من هم اونایی که منتظر نی نی اند خدابهمون نی نی بده
راستی بابایی اومدا نگران نباش میبوسمت عزیزم بخاب زودتر مریض نشی من بالای سرت میشینم تا از خواب پریدی نترسی
شبت بخیر خوشگل مامان زودتر بیا تو دل مامانی