یه خبر خوب............
سلام گل مامان خوبی صبحت بخیر امروز صبح خواب بودم بابایی منو با خوش حالی بیدار کرد دیدم داره میخنده و میگه قبول شدم
میدونی عزیزم گفته بودم که بابایی بیکار بود 1 سال خیـــــــــــــلی ناراحت بود و همش دعا می کرد کار خوب براش درست بشه
خدارو شکر قبول شد میدونی کجا اداره مخابرات البته تو نمیدونی کجاست گلم ولی یجاییه که هرکسی دوست داره بره اونجا کارکنه
خدایــــــــــــــــــــــــــــــــــا هزار بار شکرت
عزیزم دیگه نگرا ن هیچی نیستم زودتر بیا تودلم نمیذارم اب تو دلت تکون بخوره
عاشقتم گل مامان این بهترین چیزی بود که خدا بهم داد
اگر تورو هم بهم بده دیگه هیچی ازش نمیخوام جز سلامتیمون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی