دوباره من و دلتنگی برای تو.....
این دل که میگویند نمیدانم کجاست؟
اما گاهی عجیب میگیرد!
گاهی دلتنگ می شود!
گاهی هم چاره ای جز صبر ندارد
گاهی به در بسته میخورد و هر چه به هر جا میرود باز هم ...
این دل که میگویند نمیدانم کجاست مثل عقل مثل خدا ...
مثل خدا که نمیدانم کجاست
مثل خدا که تا به حال ندیدمش
مثل خدا که گاهی دلگیر میشوم از اینکه چرا سرش اینقدر شلوغ است که مرا فراموش کرده غافل از
اینکه من او را فراموش می کنم...
مثل خدا که گاهی عجیب دلتنگش میشوم
مثل خدا که گاهی میخواهم از همه چیز به او پناه ببرم
مثل خدا
اما خدا تو که بی مثالی!
میدانم که حرفم را فهمیدی میدانم که میفهمی چه میگویم
خدای بی مثال دلم گرفته ...دلی که نمیدانم کجاست !
شاید آمده پیش تو
دلم را پس نفرست فقط راه را نشانم بده تا من هم بیایم..
گریه کردن هر شب شده یه عادت
نمیدونم پس کی میخواد دل من شاد بشه؟!؟!؟
کاش راهی بود کاش هوایی تازه بود
خسته از همه چیزم
و خسته از این همه روزای تکراری
بابایی الان تو پارکینگه یه حوض گذاشته کنار شیر اب گلدونارو چیده کنارش جات خالیه ببینی چیکار کرده
دلم براش میسوزه.....تقصیر منه که نمیتونم تورو بهش بدم و از تنهایی درش بیارم
البته میدونم تنها نیست و من کنارشم اما میدونم به تو هم نیاز داره
دلم خیلی میگیره وقتی میبینمش یجورایی با نینی ها بازی میکنه
جلو منم خیلی مراعات میکنه هاااا که دلم نشکنه
نمیدونم تا کی باید منتظرت بمونم اصلا میای یا نه؟
14 ماه انتظاراومدنتو کشیدم
هروقت بیرون میرم جلو سیسمونی فروشیا ایست میکنم و با حسرت به اونایی نگاه میکنم که دارن با ذوق خرید میکنن دلم میگیره میگم پش من چی؟
خدایا به داد دلم برس من طاقت این امتحانتو ندارم