در انتظار معجــــــــــزه

شب یلدا

1391/10/4 22:59
نویسنده : یه منتظر
252 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزمniniweblog.com ببخشی که دیر اومدم بگم یلدات مبارک اخه نشد عکسارو هم برات ادامه مطلب میذارم بذار برات تعریف کنم:

میدونی عزیزم پارسال همین موقع بود که من و بابایی با هم نامزد بودیم و شب یلدا خونه پدربزرگت یعنی بابای بابایی بودیم و هندونه رو منو بابایی شکستیم و بابایی گفت سال دیگه همین موقع ایشالله بسلامتی رفتیم خونمون شب یلدا بیاین اونجا واسه همین هم امسال بابابزگا و مامان جونا خونه ما بودن عمه و عمو و دایی هم بودن niniweblog.com

جات خالی عزیزم خیلی خوش گذشت همه چیز بود واسه  خوردنو شادی کردن همون شب هم تولده عمه زهرا بود که بابابزرگ براش یه کیک تولده هندونه گرفت البته زیاد خوشمزه نبودniniweblog.comبا یه مانتو

عزیزم جات خیلی خالی بود خییییییییییییلی

بابابزرگ برای خودشون توی کوه یعنی روستای پدریشون یه زمین گرفته که میخوان بسازن ایشالله سال بعد اگه ساخته بشه قراره بریم اونجا ولی اگه تو بیای عزیزم نمیریم چون اونجا خیلی سرده میترسم سرما بخوری ولی اونجا اب و هوا خیلی خوبه

niniweblog.com

 

عزیزم خیلی کارداشتم البته مامانم یعنی مادرجونت خیلی کمکم کرد بنده خدا همه ی کارارو انجام داد ولی خیلی کار کردیم و خسته شدیمniniweblog.comخدا به مادرجونت 120 سال عمر با عزت بده

فقط جای تو خالی بود که گریه کنی و بیام بغلت کنم ببرمت تو اتاق بهت شیر بدم و توام منو نگاه کنی من هی نازت کنم و بابایی هم با صدای گریت بیاد پیشمون و هردومونو ناز کنه

خیلی دوستت دارم هم من هم بابایی خیلی منتظرتیم گلم زودتر بیاniniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

دوستت دارم عشقم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)